گپفا 10# | استودیوهای بازیسازی برتر شما
گپفا 10# | استودیوهای بازیسازی برتر شما
در گپفا فرصتی فراهم میشود تا در مورد موضوعات مختلف پیرامون بازی های ویدیویی صحبت کنیم و با رعایت احترام به سلایق یکدیگر نظرات خود را به اشتراک بگذاریم.
هر گیمر دلایل خاص خود را برای انتخاب استودیوهای بازیسازی مورد علاقۀ خود دارد؛ برخی اهمیت به جلوههای بصری را اولویت قرار میدهند، عدهای گیمپلی سرگرمکننده را مهمتر از همه چیز میدانند و مخاطبینی نیز هستند که روایت منسجم آنها را به بازی جذب میکند. بر اساس علاقه و سلیقه، هر کدام از ما استودیوهای مورد علاقۀ خود را داریم و کارهای آنها را دنبال میکنیم. در گپفای امروز قصد داریم به این موضوع بپردازیم، پس ابتدا از اعضای تحریریه و تیم خبرنگاری gsxr شروع میکنیم.
محمد حسین کریمی؛ سردبیر
1- From Software
دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد که شیفتۀ بازیهای فرام سافتور شوید، اما برای من ارزشمندترین ویژگی این استودیو، اهمیت آنها به توسعۀ بازیهایی است که به آنها علاقه دارند. تا به این لحظه، آنها نه تنها ایدۀ خلاقانه و چشمانداز هنریای که برای بازیهای خود خلق کردهاند را برای عملکرد تجاری بهتر کنار نگذاشتهاند، بلکه به جای سر خم کردن در مقابل وسوسههای بازار، با الدن رینگ کاری کردند تا بازار در مقابل آنها سر خم کند. با یک رابط کاربری حداقلی و راهنمای حداقلی، در کنار گیمپلی تقریباً پیچیده و چالشبرانگیز، رسیدن به چنین سطح از موفقیتی شگفتانگیز است. فرام سافتور همیشه در میان استودیوهای افسانهای صنعت گیم باقی خواهد ماند.
2- Nintendo
نینتندو در طراحی مرحله و ایدهپردازی پیشگام است و در زمینۀ گیمپلی و طراحی مرحله برای این صنعت سقف تعیین میکند. فکر نمیکنم توضیح بیشتری لازم باشد.
3- Capcom
کپکام از محدود شرکتهای ژاپنی است که توانسته با تیم داخلی خود بازیهایی خلق کند که هم به مذاق مخاطب غربی خوش آید و هم بتواند گیمرهای شرقی را راضی نگه دارد. توسعۀ یک فرنچایز طولانی مانند Resident Evil و در عین حال جذاب و Relevant نگه داشتن آن با سلیقۀ دو نوع مخاطب متفاوت (گیمر قدیمی و جدید) کار هر کسی نیست، اما کپکام از عهدۀ آن بر آمده است. بخش عمدهای از بازیهای کپکام هم بهبود پیده کردهاند و هم به اصالت خود پایبند هستند.
4- Team Ninja
استودیوی آندرریتد تیم نینجا احتمالاً از اساتید طراحی سیستم مبارزه تشکیل شده است. چه در دورۀ Ninja Gaiden و چه در عصر Nioh 1 و 2، سیستمهای مبارزۀ خلق شده توسط این استودیو، در جمع بهترینهای صنعت گیم قرار میگیرند. از آنجایی که سیستم مبارزه در صدر المانهایی قرار دارد که به آنها اهمیت میدهم، قطعاً تیم نینجا یکی از 5 استودیوی مورد علاقۀ من و بازی Wo Long در حال حاضر مورد انتظارترین بازی بنده است.
5- Sucker Punch
عیان است که هدف اصلی ساکر پانچ در تمامی پروژهها «سرگرمی» بوده است، مطمئنم این استودیو برای رسیدن مکانیکهای جذاب گیمپلی، حاضر خواهد بود تا روایت را تغییر دهد. از Sly Cooper تا Ghost of Tsushima تمامی المانهای روایی، موسیقی و جلوههای بصری حاضر هستند تا گیمپلی سرگرمکننده باشد و این برای من بسیار اهمیت دارد که ساکر پانچ همه چیز را حول گیمپلی فرم میدهد.
مصطفی زاهدی؛ سرپرست تحریریه
1- Arkane Studios
قویا اعتقاد دارم که هر جا سخن از خلاقیت، نوآوری و طراحی هنرمندانه است، استودیوی آرکین حرفهای زیادی برای گفتن دارد. از Dishonored گرفته تا Deathloop، آثار این استودیو همیشه دارای حس و حالی فوقالعاده متفاوت و جذاب هستند.
2- Naughty Dog
یکی از ثابتشدهترین حقایق دنیای گیم این است که ناتی داگ چیزی جز آثار فوقالعاده و خارقالعاده نمیسازد و احتیاجی به دیدن تریلر یا مشاهده نمرات منتقدان نداریم.
3- From Software
به عنوان کسی که به بازیهای هاردکور بسیار علاقهمند است، به وضوح فرام سافتور برایم ارزش و اهمیت زیادی دارد. از بلادبورن گرفته تا الدن رینگ، فرام سافتور و میازاکی با عرضهی هر اثر جدید در این زیر-ژانر، استانداردهای جدیدی خلق میکنند و به منبع الهام آثار آینده تبدیل میشوند.
امیرعلی قربانپور؛ خبرنگار
1- Kojima Games
استودیویی که نامش با هیدئو کوجیما و Metal Gear Solid گره بخورد، عملکردی بینظیر را از خود به نمایش میگذارد. در کونامی، Metal Gear Solid خلق شد، مجموعهای که بیش از هر سری بازی دیگری، دنیای بازیها را برای من معنادار کرده است. من این تیم و استودیوی کوجیما پروداکشنز را مظهر هنر بازیسازی میدانم، هنری که میتواند پیچیدهترین عواطف انسانی را به شیواترین شکل ممکن به مخاطب انتقال دهد. جدای از بحث فنی که مجالی برای صحبت درباره آن نیست، ساختههای این استودیو را پر از معنا، حقیقت و عشق میبینم.
2- From Software
نام فرام سافتور، خلاقیت را برایم تداعی میکند. البته که این خلاقیت جنبههای فراوانی دارد، اما مهمترین وجوه آن برای من خلاقیت در روایت، دنیاسازی و طراحی هنری است. آثار این استودیو بیش از سایرین مرا از این جهان جدا میکند و به دنیاهایی جدید و عمیق میبرد؛ دنیاهایی که میتوانم ماهها در آنها زندگی کنم؛ قوهی تخیل خود را به چالش بکشم و از روایت بدیع اتفاقاتی که درون آن رخ میدهد، لذت ببرم.
3- Naughty Dog
به نظر من، ناتی داگ جذابترین بازیهای اکشن ماجراجویی را خلق میکند. استودیویی که زبان تصویر را خوب میشناسد و به بهترین شکل ممکن از آن بهره میبرد. اگر این تسلط بر زبان تصویر وجود نداشت، شاهد خلق برخی از تاثیرگذارترین سکانسهای تاریخ این هنر نمیبودیم.
4- Ubisoft Montreal
این استودیو شاید از دوران اوج خود فاصله گرفته باشد، اما همچنان خالق برترین بازیهای جهانآزادی است که تجربه کردهام. دنیاهای خلق شده توسط این استودیو، شاید عمیقترین، زیباترین یا حتی پویاترین دنیاهای خلق شده در تاریخ این هنر نباشند، اما تجربهی حضور در آنها قطعاً یکی از برترین تجارب من از دنیای بازیهای ویدیویی را تشکیل میدهد.
5- Respawn Entertainment
اگرچه استودیوهایی نظیر اینفینیتی وارد در ساخت بازیهای تیراندازی اولشخص پرآوازهتر هستند، اما تجربهی بازی Titanfall 2 با اختلاف برترین تجربهی من در این سبک از بازیها بوده است.
محسن رضوی؛ خبرنگار
1- Rockstar Games
شکی نیست که راکستار متخصص ساخت عناوین جهان آزاد است و هر بار که بازی جدیدی از سری GTA و Red Dead Redemption منتشر شده است، نوآوریها و خلاقیتهای خاصی در آنها دیده میشود. همه طرفداران سری GTA منتظر معرفی نسخهی ششم این فرنچایز محبوب هستند تا ببینند راکستار گیمز چه ایدههایی تازهای را به سبک جهان آزاد ارائه میدهد.
2- Arkane Studios
اولین تجربهی من از ساختههای استودیوی خلاق آرکین به بازی Dark Messiah برمیگردد. گیمپلی، مبارزات و فیزیک بازی از نکات برجستهی این عنوان بود. اما آرکین با ساخت سری Dishonored توانایی بالای خودش در طراحی مراحل را نمایش داد. من بیصبرانه منتظر معرفی نسخه سوم از سری Dishonored هستم.
3- Remedy
شاید بتوان گفت که بارزترین ویژگی ساختههای استودیوی رمدی، فضاسازی خاص آنها است. هر کدام از بازیهای Max Payne ،Alan Wake،Quantum Break و همچنین Control فضاسازی و داستانهای متفاوتی رو ارائه میدهند و این نشاندهنده خلاقیت بالای رمدی است.
4- Capcom
کپکام سالهاست که با ساخت بازیهای مختلف از فرنچایزهای Resident Evil ،Devil May Cry ،Monster Hunter و … توانایی خود در ساخت بازیهای محبوب و با کیفیت را نشان میدهد. توجه به کیفیت بازیها معمولاً در عناوین این شرکت دیده شده و در بازیهای اخیر Resident Evil Village و Devil May Cry 5 نیز این موضوع مشهود است.
5- Santa Monica
ریسکپذیری بالای این استودیو در تغییر سبک و گیمپلی فرنچایز God of War برای من بسیار قابل تحسین بود. هر چند سینمایی شدن بازی God of War 2018 به مذاق برخی از طرفداران این سری خوش نیامد، اما به نظر من این تغییر سبک برای فرنچایز God of War نیاز بود. حال باید ببینیم تا سانتا مونیکا در ادامهی ماجراجویی کریتوس و آتریوس در بازی God of War Ragnarok، چه چیزهایی را برای طرفداران در نظر دارد.
ابوالفضل منافزاده؛ خبرنگار
1- Nintendo
بازیهای نینتندو لحظه به لحظه سرگرمکننده هستند و حتی ثانیهای از این سرگرمکننده بودن فاصله نمیگیرند تا در نهایت یک ویدیو گیم واقعی تعریف شود. در این بازیها نه خبری از گرافیک فکبرانداز است، نه خبری از سکانسهای سینمایی و نه قرار است که با طرفداری از آنها برای خود دشمن بتراشیم. در حقیقت، کافی است که یک ساعت به یکی از بازیهای نینتندو زمان بدهید و مشاهده کنید که چگونه معزه میکنند.
2- Turn 10
به عنوان یک طرفدار بازیهای ریسینگ و خصوصاً ریسینگ شبیهساز که هزاران ساعت را صرف تجربهی بازیهایی مثل Forza Motorsport و Gran Turismo کرده است، به هیچ عنوان نمیتوانم استودیوی پلیگراند گیمز و مجموعهی Forza Motorsport را تحسین نکنم.
3- Gearbox
گیرباکس از جمله استودیوهایی قلمداد میشود که تنها به خاطر یک مجموعه یعنی Borderlands به آن علاقهمند هستم. این مجموعه سالهاست که در قلب من جای داره و همیشه به عنوان یکی از بهترین بازیهایی که تجربه کردم از آن یاد میکنم.
4- Ubisoft (قدیم!)
استودیو یا به بیان بهتر استودیوهای یوبیسافت زمانی بازیهایی خلق میکردند که میتوانستند کاندید بهترین بازی سال باشند، ولی امروز تنها چیزی که از این استودیو میبینیم تکرار مکررات است. حتی بازی AC Valhalla با اینکه تغییرات عظیمی نسبت به نسخه قبلی داشت، اما باز هم از همان هستهی سابق بهره میبرد. به نظر من یوبیسافت باید قید چندین و چند مجموعهی خودش را بزند و به سراغ خلق بازیهای جدید برود. Immortals Fenyx Rising یک مثال عالی برای این استودیو قلمداد میشود که علیرغم شباهتهای انکارنشدنی به Zelda، اما باز هم به عنوان یک آیپی جدید، تجربهای فوقالعاده لذت بخش را ارائه میکند.
5- Bethesda
علاقه به سبک نقشآفرینی جهان آزاد با محتوای فراوان باعث شده تا از استودیوی بتسدا به عنوان یکی از سازندگان مورد علاقه خود نام ببرم. بازیهایی مثل Fallout و Elder Scrolls عناوینی هستند که به تنهایی میتوانند یک استودیو را به اوج شهرت برسانند و من هم به عنوان عاشق این دو مجموعه، همواره این استودیو را تحسین میکنم. امیدوارم در ادامه، Starfield هم مسیر باشکوه قبلی را ادامه دهد و به سومین سری مورد علاقه من از بتسدا تبدیل شود.
آریا مقدم؛ نویسندۀ تحریریه
1- Capcom
میتونم بگم که کپکام بود که باعث شد شیفتهی بازیهای ویدیویی بشم. Resident Evil 4 هنوز هم یکی از بهترین بازیهای کل عمرمه و سری Devil May Cry جایگاه خاصی بین آثار موردعلاقهام داره. وقتی سازندهی یه بازی کپکامه، بدون هیچ تعللی اون بازی میره توی لیست خریدم و تا حالا هم از این کار پشیمون نشدم. برای من کپکام یه شرکت خاص با بازیهای جادوییه.
2- Naughty Dog
والتر وایت توی یکی از قسمتهای بریکینگ بد میگه «یعنی واقعاً میخوای تو یه دنیای بدون کوکاکولا زندگی کنی؟». مشابه همین جمله رو میتونم برای ناتی داگ بگم. دنیای بازیهای ویدیویی بدون شاهکارهایی مثل The Last of Us و Uncharted برام بیمعنیه. میدونم که شخصاً دوست ندارم تو دنیایی زندگی کنم که ناتی داگ توش بازی نمیسازه.
3- Blizzard
برای من بلیزارد تجلی معنای «خلاقیت» در دنیای بازیهاست. بلیزارد جوری بلده شما رو توی بازیهاش غرق کنه که اصلاً متوجه گذر زمان نشید. از استارکرفت بگیر تا وارکرفت و هارتاستون، دنیاهای بازیهای بلیزارد جوری آدمو میبلعن و قورت میدن که یادت میره اون بیرون یه دنیای واقعی هم وجود داره! اعتقاد دارم شما بعد از امتحان کردن یکی از بازیهای بلیزارد، دیگه هیچوقت همون آدم سابق نمیشید!
4- Rockstar Games
به نظرم هر بار که راکستار بازی میده، استانداردهای دنیای بازی عوض میشن. بعد از بازی کردن (بخونید خوردن!) رد دد ردمشن 2، تا یه مدت طولانی نمیتونستم سراغ هیچ بازی اوپن ورلد دیگهای برم. مگه میشه آدم هنر راکستار رو توی طراحی ریزترین جزئیات ببینه و توی ناخودآگاهِ ذهنش بقیهی بازیها رو با بازیهای این شرکت مقایسه نکنه؟
5- Bethesda
در عجبم که یه شرکت چطور میتونه انقدر IPهای جذاب خلق کنه. تکتکِ بازیهای این شرکت کاراکتر دارن و کیفیت اکثرشون انقدر بالاست که آدم سرگیجه میگیره! بتسدا نه تنها از بُعد خلاقیت و نوآوری، که از بُعد تجاری هم کمنقص و هوشمندانه عمل کرده. اگه دور چندتا از عناوینی که این شرکت منتشر کرده رو خط بکشیم، یه لیست سرتاسر شاهکار میمونه که همهی عناوینش به نحوی دنیای بازی رو برای همیشه تغییر دادن. مگه میشه بتسدا رو دوست نداشت؟
حالا نوبت شما است. مشتاقانه منتظر پاسخهای شما به سوال مطرح شده هستیم.