فیلمهای علمی تخیلی با گیجکنندهترین پایان
فیلمهای علمی تخیلی با گیجکنندهترین پایان
برخی از معروفترین فیلمهای علمی تخیلی که تا به حال ساخته شدهاند، پایانهای پیچیدهای دارند که بینندهها را گیج کردهاند.
مفاهیم گیجکننده و خطوط داستانی پیچیده در فیلمهای علمی تخیلی رایج هستند و میتوانند باعث شوند تا درک پایان این آثار سینمایی دشوار باشد. ژانر علمی تخیلی برخی از تأملبرانگیزترین و پیچیدهترین روایتهای داستانی دنیای سینما را درون خودش دارد و ماهیت تفکری آن نیز این امکان را فراهم آورده تا بتوان تفاسیر متنوعی از این روایتهای داستانی داشت و همین نیز باعث شده تا این ژانر وسیله بسیار خوبی برای انتقال ایدههای پیچیده فلسفی و علمی به مخاطبان باشد. با این حال، همین پیچیدگی سبب میشود تا برخی از آثار موجود در ژانر علمی تخیلی پایانهای گیجکنندهای داشته باشند.
کارگردانهای بزرگی همچون استنلی کوبریک و کریستوفر نولان فیلمهایی با پایان گیجکننده ساختهاند اما این گیجکنندگی همیشه عمدی نبوده است. در حالی که برخی از فیلمهای علمی تخیلی با رتبه بالا بهصورت عمدی پایانی مبهم دارند که سؤالات بیپاسخ زیادی را باقی میگذارند اما برخی دیگر از فیلمهای علمی تخیلی فقط در مفهوم خود گم شدهاند و نتوانستند پایانی منطقی ارائه بدهند. بسیاری از فیلمهای مربوط به سفر در زمان در چنین وضعیتی گرفتار شدهاند. در ادامه همراه با ما باشید تا به معرفی ۱۲ فیلم علمی تخیلی بپردازیم که پایانی گیجکننده دارند.
هشدار اسپویل!
۱۲. فیلم تلقین یا سرآغاز (Inception)
- محصول سال: ۲۰۱۰
- کارگردان: کریستوفر نولان
نمای پایانی فیلم «تلقین» یکی از بحثبرانگیزترین پایانها در سالیان اخیر در دنیای سینما به شمار میرود. این صحنه این سؤال را در مخاطبان ایجاد کرده که آیا فرفره چرخان سرنگون میشود یا خیر؟ پاسخ این سؤال بیان میکند که آیا شخصیت اصلی داستانی یعنی کاب همچنان در خواب است یا خیر. با این حال، هیچوقت پاسخ این سؤال به طور قطعی داده نشد. در این صحنه، فرفره چرخان همانطور میچرخد و برای لحظهای تکان میخورد اما سرنگون نمیشود و همین نیز این سؤال مهم را بیپاسخ رها میکند.
سازنده فیلم «تلقین» یعنی کریستوفر نولان درباره پایان مبهم فیلمش اظهار داشته که در نهایت، آنچه مهم است این است که شخصیت کاب خودش اهمیتی نمیدهد که فرفره چرخان سرنگون شود یا خیر. کاب دیگر تحت تأثیر گناه و اقدامات همسرش نیست و این فرفره را رها میکند و سعی دارد تا با فرزندانش وقت بگذراند.
۱۱. فیلم کد منبع (Source Code)
- محصول سال: ۲۰۱۱
- کارگردان: دانکن جونز
فیلم «کد منبع» یک اثر مهیج و مربوط به حلقه زمانی است که در آن، یک کاپیتان ارتشی به نام کولتر استیونز در یک شبیهسازی هشت دقیقهای از حمله تروریستی واقعی به یک قطار شهری نشان داده میشود. فیلم با نجات پیدا کردن قطار توسط استیونز به پایان میرسد و این در حالی است که شخص مسئول نیز این شبیهسازی را در همان حالت اجرا رها میکند تا از این طریق استیونز بتواند به زندگی شبیهسازی شده با زنی که دوستش دارد ادامه بدهد.
با وجود اینکه قوانین کد بیان میکند که شبیهسازی فقط از خاطرات هشت دقیقه آخر قربانیان بمبگذاری تشکیل شده، پایان این فیلم نشان میدهد که شبیهسازی میتواند برای همیشه ادامه داشته باشد و کولتر در بدن قربانی بمبگذاری شان فنترس است.
۱۰. فیلم لوپر (Looper)
- محصول سال: ۲۰۱۲
- کارگردان: ریان جانسون
فیلم «لوپر» ساخته ریان جانسون اثری مهیج درباره سفر در زمان است و در حالی به پایان میرسد که شخصیت اصلی داستان یعنی جو جوان با درک آسیبی که روزی به بار خواهد آورد، تصمیم گرفت تا به سینه خودش شلیک کند تا خود مسنش را از انجام کارهایی برای ظهور Rainmaker باز بدارد.
این فیلم هم برداشتی جالب از داستان سفر در زمان بهصورت حلقه بسته است و هم به بررسی چرخههای خشونت میپردازد. هنگامی که جو جوان به خودش شلیک میکند، جو مسن بلافاصله ناپدید میشود. این پایان منطقی است اما با قوانین سفر در زمان که در ابتدای فیلم مطرح شده بود، ناسازگار است.
۹. فیلم یادآوری کامل (Total Recall)
- محصول سال: ۱۹۹۰
- کارگردان: پل ورهوفن
فیلم «یادآوری کامل» ساخته پل ورهوفن که در سال ۱۹۹۰ میلادی به روی پرده سینماها آمده بود، شخصیت داگلاس کواید را دنبال میکند که یک ماجراجویی مهیج را تجربه میکند. کاشت حافظه برای او اشتباه پیش میرود و همین نیز باعث میشود تا او زندگی گذشته خودش بهعنوان یک جاسوس مرگبار را به یاد بیاورد. اما آیا این کاشت حافظه اشتباه پیش رفته یا کل فیلم کاشت موفقیتآمیز یک ماجراجویی جعلی درون ذهن کواید بوده است؟
فیلم به طور هدفمندی از پاسخ دادن به این سؤال امتناع میکند و حتی داستان را با این دیالوگ از کواید به پایان میرسد که «چه میشود اگر همه اینها یک رؤیا باشد؟». کارگردان پل ورهوفن میگوید که فیلم را میتوان به هر شکلی تفسیر کرد. او گفته: «هرگز پایان خاصی برای من یا نویسنده وجود ندارد که بگویم این واقعاً همان چیزی است که ما درباره پایان داستان در نظر داشتم.»
۸. فیلم اگزیستنز (eXistenZ)
- محصول سال: ۱۹۹۹
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
فیلم علمی تخیلی و سورئال «اگزیستنز» ساخته دیوید کراننبرگ در حالی به پایان میرسد که شخصیتهای اصلی فیلم یعنی آلگرا گلر و تد پیکول درون یک کلیسا از خواب بیدار میشوند و بهتازگی یک بازی واقعیت مجازی فوق واقعگرایانه را بهعنوان بخشی از یک گروه آزمایش کردند.
هر آنچه که قبل از این اتفاق افتاده است، از جمله دو شخصیت که وارد یک بازی واقعیت مجازی میشوند، همگی درون یک بازی گستردهتر جریان داشتند. با این حال، از آنجایی که آلگرا و تد خود را بهعنوان فعالان واقعگرا نشان میدهند، فیلم این سؤال را بدون پاسخ میگذارد که آیا آنها هنوز داخل بازی هستند یا خیر؟
۷. فیلم ورود (Arrival)
- محصول سال: ۲۰۱۶
- کارگردان: دنی ویلنوو
فیلم «ورود» اولین فیلم دنی ویلنوو درباره تماس با بیگانگان بود که از طریق تجربه لوئیز بنکس برای ارتباط برقرار کردن با بیگانگانی که زمان غیر خطی را تجربه میکنند، به بررسی جالبی از آزادی اراده، فقدان و همچنین زمان پرداخته است.
پایان پر پیچ و خم و در عین حال تأثیرگذار این فیلم نشان میدهد که خاطرات لوئیز از دختری که بر اساس یک بیماری لاعلاج از دنیا میرود، اصلاً خاطرات نیستند بلکه تصوراتی از آینده خود لوئیز هستند. لوئیز با دانستن اینکه آیندهاش چگونه است، همچنان تصمیم میگیرد آیندهای را که بیگانهها به او نشان دادن را در پیش بگیرد چراکه معتقد است عشق ارزش غم و اندوه را دارد.
۶. فیلم همدوستی (Coherence)
- محصول سال: ۲۰۱۳
- کارگردان: جیمز وارد بیرکت
در مرکز داستان فیلم مستقل و متفکرانه «همدوستی»، یک شهابسنگ در حال عبور قرار دارد که باعث میشود هشت نفر شاهد آن باشند که خیابانشان پر از نسخههای متفاوتی از خودشان شده است. فیلم زمانی به اوج خودش میرسد که شخصیت اصلی داستان یعنی امیلی تصمیم میگیرد تا دنیای خودش را ترک کند و به دنیایی برود که در آن خوشحال باشد.
امیلی تصمیم میگیرد تا نسخه خودش در آن دنیا را بکشد و جای او را بگیرد اما جسد وی یک شبه ناپدید میشود. در همین حین نیز نامزد وی یک پیام صوتی از همان امیلی کشته شده دریافت میکند و همین نیز امیلی را در موقعیت بدی قرار میدهد.
فیلم سؤالات بیپاسخ بسیار زیادی را درون خودش دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: چطور امیلی پیام صوتی از امیلی دیگر را توضیح میدهد، آیا رویداد شهابسنگ ادامه دارد یا خیر و آیا اهمیت نگاه مرموز پایانی امیلی با نامزدش چیست؟
۵. فیلم نابودی (Annihilation)
- محصول سال: ۲۰۱۸
- کارگردان: الکس گارلند
فیلم «نابودی» هم سفری گیرا در یک منظره وحشت کیهانی است و هم پرترهای هولناک از تأثیرات آسیب و اندوه روی روان است. «درخشش» را میتوان هم بهعنوان موجودی بیگانه و هم بهعنوان تجسم استعاری غم و اندوه دانست، اندوهی که لنا پس از مرگ احتمالی شوهرش به نام کین به آن دچار شده است.
در پایان فیلم، لنا و کین دوباره به هم میرسند اما نمیتوانند تشخیص بدهند که آیا واقعاً خودشان هستند یا اینکه آنها توسط «درخشش» ایجاد شدهاند. شات پایانی این اثر نیز نشان میدهد که چشمان هر دو کاراکتر با «درخشش» برق میزنند اما مخاطب نمیتواند بفهمد که تا چه اندازه «درخشش» در آنها وجود دارد.
۴. فیلم تنت (Tenet)
- محصول سال: ۲۰۲۰
- کارگردان: کریستوفر نولان
فیلم پر محتوا، علمی تخیلی و بلاکباستری «تنت» احتمالاً گیجکنندهترین فیلم کارگردان کریستوفر نولان به شمار میرود که شامل چندین خط زمانی متقاطع است که به جلو و به عقب حرکت میکنند. پایان این فیلم نشان میدهد که شخصیت اصلی داستان کسی است که در نهایت سازمان تنت را تأسیس میکند، سازمانی که در حال حاضر خودش بخشی از آن است. این شخص همچنین متوجه میشود که او کسی است که مربی خودش یعنی نیل را در جدول زمانی معکوس به خدمت میگیرد. برخلاف برخی از فیلمهای نامبرده شده در این فهرست، پایان فیلم «تنت» عمداً مبهم نیست فقط پیچیده است و تجزیه و درک آن تا حدودی دشوار است.
۳. فیلم بلید رانر (Blade Runner)
- محصول سال: ۱۹۸۲
- کارگردان: ریدلی اسکات
سردرگمی درباره پایان فیلم «بلید رانر» با برشهای متعدد آن پیچیدهتر نیز میشود. سکانس پایانی فیلم که در آن، دکارد شاو یک تکشاخ اوریگامی را میبیند و مکالمه خودش را با گاف درباره این حیوان به یاد میآورد، این احتمال را ایجاد میکند که خود شاو ممکن است فردی شبیهسازی شده با خاطرات کاشته شده در ذهنش باشد.
مسئله انسانیت دکارد همچنان بدون جواب است اما نسخههای مختلف ارائه شده از این اثر سینمایی، سطحی از قطعیت را در بین طرفداران ایجاد کرده است. یک نسخه از فیلم که در سال ۲۰۰۷ میلادی عرضه شد، نشان داد که دکارد رؤیای تکشاخها را میبیند و این به معنای آن است که او و گاف هر دو شبیهسازی شده هستند که این تصویر را درون ذهن خود کاشتهاند. همین نیز پاسخی قطعی درباره پایان فیلم را ارائه میکند.
۲. فیلم میان ستارهای (Interstellar)
- محصول سال: ۲۰۱۴
- کارگردان: کریستوفر نولان
فیلم «میان ستارهای» سومین فیلم کریستوفر نولان در این فهرست به شمار میرود که سفری جذاب و مهیج به فضا را به تصویر میکشد. هنگامی که کوپر خودش را در پایان فیلم به درون سیاهچالهای پرتاب میکند، به درون تسراکت کشیده میشود، یک تجلی فیزیکی از یک فضای چهار بعدی که توسط انسانهای فضای پنج بعدی ساخته شده و نمایانگر کل زندگی دختر کوپر به نام مورف است.
از طریق تسراکت، کوپر قادر بود تا مختصاتی را به خود گذشتهاش بفرستد، مختصاتی که مربوط به سایت مخفی ناسا است و در نهایت نیز این منجر به آن شد تا او به فضا فرستاده شود. در حالی که میتوان پایان فیلم را درک کند، مفاهیم فکری و انتزاعی موجود در آن، نتیجهگیری تلخی را برای فیلمی ارائه میدهد که قبل از آن به علم نظری نسبتاً مستدلی پایبند بوده است.
۱. فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey)
- محصول سال: ۱۹۶۸
- کارگردان: استنلی کوبریک
فیلم «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی تاریخ سینما به شمار میرود. موضوعات فلسفی و گستره وسیع فیلم به آن این اجازه را داده تا بتواند بیش از پنج دهه پس از اکران اولیهاش همچنان طنینانداز و جذاب باشد اما همین جنبهها سبب شده تا بینندهها نتوانند پایانی با قابلیت درک راحت را شاهد باشند.
پایان سورئال فیلم، فضانورد دیو بومن را نشان میدهد که درون یک گرداب بین بعدی سفر میکند و خودش را بهعنوان پیرمردی قبل از یکپارچگی میبیند که او را به یک جنین غولپیکر آسمانی و مشرف به زمین تبدیل میکند. پایان ممکن است دلالت بر این داشته باشد که یکپارچگی به دیوید اجازه داده تا بتواند به مرحله بعدی تکامل انسان برسد. با این حال، تصاویر مبهم این سکانس سبب شده تا تفاسیر متعددی از آن شکل بگیرد.
در این مطلب به معرفی برخی از گیجکنندهترین پایانها در فیلمهای علمی تخیلی پرداختیم. نظر شما درباره این آثار چیست؟
منبع: اسکرین رنت