نقد و بررسی بازی Midnight Fight Express؛ خیزش یک قهرمان از دل آشوب
نقد و بررسی بازی Midnight Fight Express؛ خیزش یک قهرمان از دل آشوب
بازیهای اکشن خالص و با هیجان و خشونت بالا، در بازار این روزهای صنعت گیم کمیاب هستند. آیا بازی Midnight Fight Express میتواند دوایی بر این کمبود باشد؟
بازیهایی با دوربین ایزومتریک، معمولا باید خیلی خوشساخت، جذاب و متفاوت باشند تا بتوانند نزد گیمرهای امروزی محبوبیتی پیدا کنند. بازی Midnight Fight Express از جمله عناوین اکشنی بود که در کنفرانس مایکروسافت نمایش داده شد و در دسته بازیهایی قرار میگیرد که در روز عرضه به گیم پس خواهند آمد. وقتی سبک Beat’em Up با دوربین ایزومتریک ترکیب میشود و دسترسی به آن هم با سرویسی چون گیم پس راحت محسوب میشود، یعنی احتمالا با یک بازی طرف هستیم که تجربۀ آن واجب است.
در این مقاله به بررسی بازی تازه عرضهشدهی Midnight Fight Express میپردازیم؛ عنوانی که ساختهی شخصی به نام جیکوب دزوینل بوده و Humble Games هم آن را منتشر کرده است. مسلما وقتی ساخت یک بازی برعهدهی یک نفر بوده، باید کمی سختگیری را کنار بگذاریم. با در نظر گرفتن همه این نکات، با نقد و بررسی این بازی همراه باشید.
داستان بازی ساده و سرراست است و حقیقتا هم از بازیای با این سبک انتظار بیشتری نمیرود. اما باید برایتان جالب باشد که داستان و روایت بازی فراتر از انتظار محسوب میشود. شما در نقش یک خلافکار و قاچاقچی سابق به نام Babyface قرار میگیرید. محل زندگی او، City Of Tommorow، توسط خلافکاران و در واقع همکاران سابق Babyface به آشوب کامل کشیده شده است و شما به کمک یک Drone سخنگو (!) باید از مهارتهای رزمی خود بهره ببرید و شهر را نجات دهید.
داستان بازی تا اواسط پیچ و خمی ندارد و حتی در جاهایی بیش از حد خود را ساده میگیرد؛ اما پیچش داستانی بازی و مشخص شدن اتفاقات تاریک گذشته واقعا آن را جذاب میکند و دیگر فقط گیمپلی شما را به سمت خود نمیکشاند. روایت بازی و اتفاقاتی که حین آن رخ میدهد، شباهتهایی به سبک روایت بازی Persona دارد و داستان آن هم بیشباهت به فیلم تحسینشدهی John Wick نیست.
و اما گیمپلی، بخشی است که مهمترین نقش را در موفقیت این بازی ایفا میکند. بازی به طور کلی یک Beat’em Up با دوربین ایزومتریک است که هنرهای رزمی یا Martial Art بیشترین بخش مبارزات را به خود اختصاص میدهد. تنوع حرکات و کمبوهای بازی در ابتدا محدود است و شاید راضیتان نکند؛ اما در ادامه با پیشرفت شخصیت اصلی و افزایش سطح او، کمبوها و حرکات متنوعتری را آزاد خواهید کرد. بازی از 40 مرحله تشکیل شده و برای به پایان رساندن آن فقط به حدود 4 ساعت زمان نیاز دارید.
مراحل بازی و محیطها واقعا متنوع هستند و به لطف طول کم مراحل و آیتمهای متنوع و اتفاقات گوناگون، اصلا حس تکراری شدن به شما دست نمیدهد. تنوع سلاحهای سرد واقعا زیاد است و از چاقو و میله گرفته تا اره برقی برای استفاده وجود دارند. سلاحهای گرم اما محدودتر هستند و نکتهی جالب آن است که استفاده همین تعداد محدود هم دلیل خاصی داشته که برای رخ ندادن هیچگونه اسپویل داستانی، آن را بیان نمیکنم. سلاحهای سرد هر کدام آسیب متفاوتی به دشمنان وارد میکنند و باید بدانید که از هرکدام در چه مکان و زمانی استفاده کنید. استفاده از سلاحهای گرم برخلاف دیگر بازیهای این سبک، نرم و لذتبخش است و حتی یک حس سنگینی جالبی در حین شلیک کردن به شما دست میدهد.
محیطها و طراحی مراحل بازی واقعا استادانه است و گیمپلی بازی در عین کتک زدن دشمنان، چاشنیهای بسیار جذابی به آن اضافه میکند که قطعا شما را راضی خواهد کرد. نوع گیمپلی و تنوع بالای اتفاقات آن، من را تا حد زیادی یاد بازی جکی چان پلیاستیشن 1 انداخت. حتی داستان بازی هم بیشباهت به آن عنوان نیست. به طور مثال در نظر بگیرید که باید در حین کتک زدن دشمنان از تیرهای یک اسنایپر، یک راننده جرثقیل دیوانه یا اسیدهای محیطی هم فرار کنید. طراحی مراحل بازی میتواند کلاس درسی برای سازندگان بازی در این سبک باشد تا بازیشان به تکرار مکررات نیفتد.
وقتی گفتم Drone سخنگو، احتمالا یاد یک بازی افتادید: My Friend Pedro. در آنجا هم یک موز سخنگو داشتیم که در پیشبرد داستان و گیمپلی راهنماییهایی انجام میداد. نقش این Drone در بازی Midnight Fight Express به اندازهی آن موز مهم نیست؛ اما تنوع خاصی به بازی میبخشد و مثل همدم سخنگوی شما میماند! خوشبختانه این همراه هم راهنماییهای خوبی انجام میدهد و هم بیکار نمینشیند. تا به حال از شباهت عناصری از بازی به جکیچان، جان ویک و My Friend Pedro سخن گفتهایم؛ اما در حین بازی ذرهای احساس کپیبرداری به شما دست نمیدهد. این یعنی الهامگیری درست و به جا از عناوین موفق برای ساخت یک بازی.
تنها کار شما در بازی پیشبرد مراحل جذاب و اکشن آن نیست. شما یک مخفیگاه دارید که بعد از هر مرحله میتوانید به آن بازگردید و با استفاده از امتیازاتی که گرفتهاید، لباس و آیتم برای شخصیت خود بخرید و حتی کاملا خود را شبیه به دشمنان یا NPCهای بازی کنید که بسیار جالب است. درخت مهارتهای بازی نیز بسیار کامل بوده و میتوانید مهارتهای مختلفی چون Grapple ،Rope ،Parry ،Finisher و استفاده از سلاح دوم را آزاد کنید و گیمپلی را از چیزی که هست نیز متنوعتر کنید.
دقت کنید که Midnight Fight Express بازی سادهای نیست! درست است که شخصیت شما یک رزمیکار حرفهای و باتجربه است؛ اما دشمنان شما معمولا تعداد بالایی دارند و از مرحلهی ۱۰ به بعد، دیگر با استفاده از یک دکمه نمیتوانید به راحتی مراحل را رد کنید. در واقع ارتقای مهارتها به نوعی اجباری است و باید به آن توجه کنید. دشمنان شما معمولا تعداد بالایی دارند و وقتی انواع خاص آنها به سراغتان بیایند دیگر کارتان راحت نیست. البته به جز سلاحها، میتوانید از اجزای محیط مثل جعبه و بشکه نیز برای پرتاب به دشمنان استفاده و کارتان را راحتتر کنید.
متاسفانه گیمپلی بازی Midnight Fight Express در عین لذتبخش بودن مشکلاتی نیز دارد. گاهی دشمنان بیشتر از آنچه باید ریسپاون میشوند و واقعا شما را خسته میکنند. گاها تا یک دشمن خاص را از بین نبرید دشمنان کوچکتر همچنان ریسپاون میشوند! انگار بازی نمیخواهد شما با او تنها شوید و راحتتر شکستش دهید! دشمنان با سلاح گرم و تکتیراندازها دقت بیش از حد بالا و غیر طبیعیای حتی در درجهی سختی نرمال دارند که کمی لذت گیمپلی و چیدن استراتژیهای منطقی را کاهش میدهد. این نکته در مورد دشمنان با دو سلاح سرد نیز صدق میکند و واقعا وجود چنین دشمنانی در محیط به معنای سردرد برای شما هستند. از سوی دیگر، شما در حین انجام Finisher نیز مقاوم به ضربهخوردن نیستید که کمی عجیب است!
با وجود آنکه تغییر دوربین بازی فقط توسط خود بازی انجام میشود، اما هیچ مشکلی در این مورد احساس نخواهید کرد و دوربین بازی واقعا عالی حرکت میکند. همچنین به جز دشمنان، در محیط بازی NPCهایی نیز وجود دارند که اطلاعاتی در مورد داستان بازی و گذشتهی شخصیت Babyface به شما میدهند. به طور کلی گیمپلی بازی نمره قبولی میگیرد و با وجود مشکلاتش، یک اکشن ناب و هیجانانگیز است که آدرنالین خونتان را بالا خواهد برد.
گرافیک بازی از لحاظ فنی و تکنیکی سطح خوبی دارد. شما در حین بازی با وجود تعداد زیاد دشمنان اصلا افت فریمی احساس نخواهید کرد. هیچ مشکلی از نظر باگهای مشکلساز در پیشبرد بازی وجود ندارد و با یک بازی کاملا پولیش شده طرف هستیم. رنگهای به کار برده شده در محیط هم با داستان تیره و تار بازی همخوانی دارد و در واقع گرافیک هنری به لطف رنگها و افکتهای به جا، کاملا با بازی همخوانی دارد و به دل مینشیند.
کیفیت تکسچرها و بافتهای بازی بسیار خوب است و حتی از نزدیک نیز کیفیت خوب خود را از دست نمیدهند. معمولا دوربین بازی فضای نسبتا زیادی راپوشش میدهد و خوشبختانه View Distance ها هم واضح و باکیفیت کار شدهاند. انیمیشنهای شخصیت اصلی و دشمنان انعطاف خوبی دارند و خیلی دیر حالت تکرار به خود میگیرند. Midnight Fight Express تجربهی گرافیکی خوبی را به شما اعطا خواهند کرد.
موسیقی بازی در کنار گیمپلی، عنصر تاثیرگذاری در ادامه دادن بازی توسط گیمر است. ساندترک بازی بسیار خوشساخت و اورجینال است و واقعا در افزایش هیجان شما نقش بهسزایی ایفا میکند. وقتی هنوز کمبوها را آزاد نکردهاید و کمی حرکات شما در مبارزه بوی تکرار گرفته؛ این موسیقی بازی است که آن را نجات میدهد و شما را به ادامهدادن مشتاق میکند. واقعا توصیف موسیقی عالی سخت است و باید آن را تجربه کنید. شاید تنها بازیای که بتوانم موسیقیهای اکشن آن را با Midnight Fight Express مقایسه کنم، سایبرپانک باشد. شخصیتها صداگذاری خاصی ندارند و حرفهایشان به شکل کامیکبوکها بالای سرشان ظاهر میشود.
Midnight Fight Express
بازی Midnight Fight Express یکی از بهترین عناوین Beat’em Up مستقل نسل نهم است. این بازی را میتوان ترکیبی از عناصر خوب آثاری مانند Hotline Miami، جان ویک، جکی چان و سایبرپانک به همراه طراحی مراحل درخشان به حساب آورد. این بازی را حتما تجربه کرده و کمی هیجان خود را تخلیه کنید.
نکات مثبت:
- داستان قابل قبول و باکیفیتتر از عناوین همسبک
- طراحی مراحل عالی و متنوع
- درخت مهارت گسترده
- کمبوهای متنوع
- استفاده از سلاحهای گرم لذتبخش است
- گرافیک هنری و فنی بسیار خوب
- موسیقی های عالی
نکات منفی:
- ریسپاون شدن غیرمنطقی دشمنان
- سختی غیرمتعادل بعضی مراحل
- عدم امکان کامل کردن چلنج ها در دور اول بازی