نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man Remasterd؛ بازگشت به نیویورک
نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man Remasterd؛ بازگشت به نیویورک
پس از گذشت حدود 4 سال از عرضهی Marvel’s Spider-Man، سرانجام این اثر برای پلتفرم PC نیز عرضه شد و امروز قرار است به بررسی آن بپردازیم. با gsxr همراه باشید.
استودیوی Insomniac Games در سال 2018 با بازی Marvel’s Spider-Man ثابت کرد که توانایی بالایی در ساخت آثار ابرقهرمانی دارد. این اثر توانست یک داستان عمیق و واقعگرایانه را از کاراکتر پیتر پارکر روایت کند و همچنین در زمینهی گیمپلی و خصوصیات بصری نیز عملکردی عالی داشته باشد. حالا با عرضهی این عنوان برای پلتفرم PC، شاهد بهرهوری هر چه بیشتر از پتانسیل بخشهای مختلف آن هستیم که همراه با خصوصیات اختصاصی نسخهی رایانههای شخصی، تجربهای جذابتر از همیشه را به ارمغان میآورد، اما قبل از پرداختن به آنها، بهتر است اول سری به شهر نیویورک بزنیم. با gsxr و بررسی نسخۀ PC عنوان Marvel’s Spider-Man Remastered همراه باشید.
دوست و همسایۀ مهربان شما Spider-Man برگشته است!
شاید بتوان به جرات گفت که Marvel’s Spider-Man بهترین نمایش از مردعنکبوتی و پیتر پارکر در دنیای بازیهای ویدیویی و سینما در چند سال اخیر بوده است. شما در این عنوان در نقش پیتر پارکر با تجربهتری بازی میکنید که مدت زمان زیادی به عنوان مرد عنکبوتی در حال فعالیت بوده و سالهای ابتدایی ابرقهرمان بودنش را پشت سر گذاشته است.
داستان بازی از جایی شروع میشود که مرد عنکبوتی پس از سالها تلاش، سرانجام موفق به دستگیری Fisk، یکی از سلاطین خلافکاران نیویورک، میشود و حسابی از این موضوع خوشحال است چرا که فکر میکند با حذف شدن Fisk از صحنهی جرم و جنایت، نیویورک مکان امنتری خواهد شد، اما خیلی زود متوجه میشود که سخت در اشتباه است! Fisk یا همان Kingpin در لحظات پایانی آزادی خود به اسپایدی هشدار داد که با رفتن او به پشت میلههای زندان، شهر وارد هرج و مرج بزرگی خواهد شد، چرا که تعادل در دنیای تبهکاران نیویورک به لطف او برقرار شده بود.
طولی نکشید که نیویورک دوباره درگیر موج جدیدی از جرم و جنایت شد و در این هرج و مرج و کش مکش قدرت بین گروهکهای مختلف و خلافکاران، گروهی به نام Demons غیبت Fisk را غنیمت شمرد و شروع به جولان دادن در شهر کرد؛ اما هدف آن بسیار مرگبارتر از چیزی بود که اسپایدرمن فکرش را میکرد. آنها قصد شیوع ویروسی مرگبار به نام Devil’s Breath را داشتند که کل نیویورک را در خطر قرار میداد و تنها امید مردمان این شهر، دوست همیشگی آنها اسپایدرمن بود. به راستی که نیویورک شهری است که هیچگاه نمیخوابد.
داستان و داستانسرایی Marvel’s Spider-Man در یک کلام «فوقالعاده» است، چیزی که کم پیش میآید در بازیهای ابرقهرمانی مشاهده کنیم و در چند سال اخیر تنها سری Batman Arkham استودیوی Rocksteady موفق به روایت داستانی عمیق و جذاب بر اساس یک ابرقهرمان شده بود. برای مدتی طولانی، الگوبرداری بیش از حد از فیلمها و کامیکبوکها و کمبود ایدۀ روایی تازه، همچون انگلی گریبانگیر عناوین ابرقهرمانی، مخصوصا بازیهای اقتباسی Spider-Man بود. طلسمی که Insomniac با قدرت هر چه تمامتر آن را خرد کرد و از بین برد.
Marvel’s Spider-Man یک داستان عمیق، جذاب، دراماتیک و گاهی اوقات ناراحت کننده را روایت میکند که در عین نوآوری، کاملا به ریشههای این شخصیت و ساختار کامیک بوکی آن پایبند است؛ به طوری که شما احساس میکنید در حال تجربهی یک کامیک بوک در قالب یک اثر تعاملی سینماتیک هستید!
یکی از خصوصیات جذاب داستانی که Insomniac از اسپایدرمن روایت میکند، نه تنها پرداختن به گوشهی ابرقهرمانی زندگی او، بلکه پرداختن به زندگی او به عنوان پیتر پارکر است، کاری که بسیاری از بازیهای اقتباسی یا حتی فیلمهای این کاراکتر به خوبی آن را انجام ندادهاند. شما پسر جوانی را مشاهده میکنید که مسئولیتهایی فراتر از توانش را بر عهده میگیرد و بازی نیز ترسی از خرد کردن این کاراکتر زیر این مسئولیتها ندارد. همچنین، ما شاهد سختیهای او در زمینهی ایجاد تعادل بین وظایفش به عنوان یک ابرقهرمان و زندگی عادیاش هستیم.
داستان به کاراکترهایی همچون Mary Jane ،Miles Morales و عمه May نیز میپردازد و ارتباط پیتر با آنها را به شکل گستردهای به نمایش میگذارد که لحظات عمیق و گاها عاطفی را پدید میآورند و به پلیر اجازه میدهند که به راحتی با کاراکتر پیتر ارتباط برقرار کند. این خود یکی از نقاط قوت و برجستهی داستانسرایی بازی محسوب میشود. علاوه بر آن، بازی در بخشهایی از داستان به پلیر اجازهی بازی در نقش Mary Jane و Miles را نیز میدهد که نه تنها تنوع بسیار خوبی در روایت داستان ایجاد میکند، بلکه در گیمپلی نیز تاثیر گذار است. در ادامهی نقد به این موضوع خواهیم پرداخت.
علاوه بر وجود تنوع در کاراکترهایی که در کنار مردعنکبوتی قرار میگیرند، ما شاهد حضور بسیاری از دشمنان قسم خوردهی او از جمله Mister Negative ،Electro و Rhino نیز هستیم و اینجاست که دوباره مهارت Insomniac Games در داستانسرایی را نظاره میکنیم، چرا که بر خلاف آثار گذشتهی این ابرقهرمان، به خوبی از پتانسیل این شرورها و دشمنان قسم خوردهی اسپایدرمن استفاده شده است. این شرورها در طول داستان تنها به عنوان موانعی در جلوی راه اسپایدی قرار نمیگیرند، بلکه هر کدام از آنها به عنوان آزمایشی در راستای سنجیدن نقطهی شکست و انفصال او عمل میکنند، به طوری که به راستی در بخشهایی از بازی پلیر هم همچون اسپایدرمن تحت فشار قرار میگیرد.
همچنین لازم به ذکر است که Marvel’s Spider-Man Remastered تمامی محتویات اضافه و بستههای الحاقی داستانی این عنوان را نیز در خود جای داده است که به جریانات پس از داستان اصلی میپردازد و باز هم شما را با کاراکترهای جدید و قدیمی روبهرو میکند و داستانی جذاب را در قالب سه اپیزود به تصویر میکشد که تجربهی آن نیز قطعا توصیه میشود.
قدرتهای اسپایدرمن در دستان شما
گیمپلی Marvel’s Spider-Man عمیقترین و جذابترین تجربهی دوست تارانداز عنکبوتی ما در دنیای گیمینگ محسوب میشود و مشخص است که سازندگان به بهترین شکل قدرتهای این ابرقهرمان را درک کرده و آنها را در قالب بازی خود شکل دادهاند. همهی ما هنگامی که بچه بودیم، رویای داشتن قدرتهای مردعنکبوتی را در سر میپروراندیم و سعی بر تصور حس و حال بالا رفتن از ساختمانها و یا تار اندازی در شهر را داشتیم. این بازی تمامی آن احساسات را به بهترین شکل به پلیر انتقال میدهد!
Marvel’s Spider-Man بدون هیچ محدودیتی قدرتها و قابلیتهای اسپایدرمن را به تصویر میکشد و در این کار عالی عمل میکند. تار اندازی در این عنوان یکی از لذتبخشترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید. تیم سازنده با دقت زیادی انیمیشنهای تاراندازی این کاراکتر را طراحی کرده و تنوع گستردهای در آنها به وجود آورده است، به طوری که به هیچ عنوان تکراری نمیشود. همچنین شما محدودیتی نیز در این کار ندارید چرا که بازی به شما اجازه میدهد هر طور که دوست دارید به گشت و گذار در منهتن بپردازید.
شما میتوانید در هنگام تار اندازی روی دیوارها بدوید، از بین مکانهای باریک رد شوید و یا به لبهای تار بتنید و خود را با قدرت به سمت جلو پرتاب کنید. این آزادی عمل و انیمیشنهای روان، باعث میشوند به راستی همچون اسپایدرمن احساس کنید که در هوا معلق هستید و آن پویایی تار اندازی را با تمام وجود احساس کنید.
از بحث تار اندازی که بگذریم، به سیستم مبارزات میرسیم. همهی ما میدانیم که آثار Batman Arkham یکی از برترین سیستمهای مبارزاتی در بین عناوین ابرقهرمانی را شامل میشود و در این بازی نیز میتوان احساس کرد که سازندگان الگوبرداریهای مناسبی از آنها کرده و با نوآوریهای خود آنها را بر استایل مبارزهی مردعنکبوتی منطبق کردهاند.
سیستم مبارزات در این اثر در عین لذتبخش بودن، چالش برانگیز است و از پلیر تلاش و تمرین را میطلبد. شما میتوانید کمبوهای مختلفی را بسازید و آنها را با قابلیتها و گجتهای خاص اسپایدرمن ترکیب کنید. همچنین بازی در بسیاری از بخشها، شرایطی را برای پلیر فراهم میکند که به او اجازه میدهد از مبارزات دوری کند و به جای آن، روند مخفی کاری را پیش بگیرد که خود سناریوهای گستردهتری را در اختیار پلیر قرار میدهد.
این بازی همچنین از یک درخت مهارت نیز برخوردار است که تاثیر به سزایی بر سیستم مبارزات و به طور کلی گیمپلی دارد. شما با ارتقاء اسپایدرمن میتوانید Skill Point به دست بیاورید و از آنها در راستای آنلاک کردن این مهارتها بهره ببرید. اما این تنوع و گستردگی در سیستم مبارزات در اینجا خاتمه نمییابد! این عنوان مکانیزمی به نام Focus Bar را به پلیر معرفی میکند که میتواند تاثیری حیاتی در مبارزات بگذارد. Focus Bar در طول مبارزات و با ضربه زدن به دشمنان، به آرامی پر میشود. هنگامی که به طور کلی پر شد، میتوانید از قدرت خاصی که لباس اسپایدی از آن برخوردار است، استفاده کنید.
این قدرت و قابلیت ویژه، برای هر لباسی متفاوت است و از آن جایی که این بازی طیف بسیار گستردهای از لباسها را در خود جای داده است، شما میتوانید به دلخواه و طبق استایل مبارزهی خود، لباس مورد نظرتان را انتخاب کنید و از قابلیت اختصاصی آن بهره ببرید. علاوه بر این، Focus Bar به شما اجازه میدهد که خود را التیام ببخشید و سلامتیتان را بازیابی کنید، همچنین در هنگام پر شدن، به شما اجازه میدهد که به جای استفاده از قابلیت لباس اسپایدرمن، به انجام Finisher روی دشمنان بپردازید که خود از تنوع بسیار بالایی برخوردار است.
در کنار این قابلیتها، شما از طیف گستردهای از ابزارآلات یا گجتها نیز برخوردار هستید که در طول بازی میتوانید آنها را آنلاک کرده و ارتقا دهید. همچنین میتوانید Modهای مختلف روی لباسهای خود نصب کنید که هر کدام خصوصیات و Perkهای خاص خود را در اختیار پلیر قرار میدهند و باز هم به دلیل تنوع بالای این Modها، پلیر میتواند با توجه به نحوۀ بازی و چگونگی مبارزات خود، به نصب آنها بپردازد.
شما برای آنلاک کردن برخی لباسها، نصب Mod روی آنها و همچنین ارتقای گجتهای خود، نیازمند انجام مراحل و اعمال فرعیای که در سرتاسر نقشهی بازی پراکنده شدهاند هستید. به عنوان مثال شما باید در شهر به گشت و گذار بپردازید و کیفهای قدیمی پیتر را پیدا کنید، جلوی خلافکاران را بگیرید و یا به سرگرمی مورد علاقهی مردعنکبوتی یعنی عکاسی بپردازید. هر یک از این اعمال توکنهایی را در اختیار شما قرار میدهند که با استفاده از آنها میتوانید برخی از لباسها را آنلاک کنید و یا به نصب Modها روی لباستان اقدام کنید.
البته این اثر در زمینهی خلق مراحل فرعی جذاب تا حدودی ضعیف عمل میکند. در ابتدا شاید مراحل فرعی بسیار متنوع به نظر برسند، اما با گذشت زمان و انجام برخی از آنها متوجه خواهید شد که از عمق زیادی برخوردار نیستند، به سرعت یکنواخت میشوند و بازی نمیتواند پلیر را به انجام این مراحل ترغیب کند که یکی از مشکلات برجستهی این عنوان محسوب میشود.
حال بد نیست کمی از گیمپلی اسپایدرمن بگذریم و یک نگاه مختصر به بخشهای مربوط به Mary Jane و Miles Morales بیندازیم. هر دو بخش مربوط به Miles و Mary از اهمیت داستانی خاص خود برخوردارند و صرفا به عنوان یک Filler از آنها استفاده نشده است و این موضوع برای گیمپلی آنها نیز صدق میکند. Insomniac به گیمپلی این بخشها نیز توجه مناسبی داشته است. مراحل مربوط به این دو کاراکتر کاملا بر پایهی مخفی کاری بنا شده است اما در جزئیات کمی با هم متفاوت هستند.
Mary Jane بیشتر از طریق گجتهای اسپایدی یا وسایل اطرافش سعی بر پرت کردن حواس دشمنان دارد. همچنین، او در برخی موارد با اسپایدی همکاری میکند و در مواقعی نیز خودش به تنهایی و با استفاده از شوکرش دشمنان را به صورت مخفیانه از پای در میآورد. این در حالی است که Miles بیشتر از طریق هک کردن وسایل الکترونیکی راه خود را باز میکند و آنچنان بر اکشن تکیه ندارد.
به طور کلی، بخشهای مربوط به این دو کاراکتر در حالی که عمق بیشتری به داستان و اتفاقات اطراف پیتر میبخشند، به نوبهی خود روند گیمپلی جالبی را با توجه به کاراکتری که در حال بازی در نقشش هستید، به ارمغان میآورند و به هیچ عنوان احساس نمیکنید که این مراحل به شما تحمیل میشوند، این تحمیل شدن در بازی The Amazing Spider-Man 2 و گیمپلی مربوط به پیتر به شدت احساس میشد.
یکی از مواردی که شخصا مرا نگران میکرد، چگونگی پورت و پیادهسازی کنترلهای Marvel’s Spider-Man برای پلتفرم PC بود چرا که این اثر و گیمپلی آن بر اساس ساختار کنترلر Dualshock 4 طراحی شده بود و سازندگان باید پورت دقیقی از کنترلهای آن انجام میدادند تا پلیرهای PC تجربهای آسان و لذتبخش داشته باشند.
باید بگویم که سازندگان در این زمینه به بهترین شکل عمل کردهاند و تمامی دکمههای مورد نیاز شما برای سهولت تجربهی بازی در بهترین نقاط کیبورد حضور دارند؛ به طوری که شخصا در طول تجربه، نیاز به تغییر یا شخصیسازی کنترلها را احساس نکردم اما در صورت نیاز، سازندگان تنظیمات مورد نیاز برای شخصیسازی دکمهها را برای شما قرار دادهاند.
یک تجربهی ابرقهرمانی با شکوه، جلوی چشمان شما
و اما نوبتی هم باشد نوبت پرداختن به جزئیات بصری این عنوان است. پورت این بازی برای PC به سازندگان اجازه داده است که از تمامی پتانسیل آن استفاده کنند و اثری زیبا را به تصویر بکشند اما این زیبایی بدون دردسر نبوده و متاسفانه مشکلات بهینهسازی این بازی تا حدودی در این بخش نمود پیدا میکنند که در ادامه به طور کامل به آنها خواهیم پرداخت. اما در ابتدا بگذارید از نکات مثبت این بخش صحبت کنیم.
طراحی شهر نیویورک عالی انجام شده است و در هنگام تجربه به خوبی احساس میکنید که در یک دنیای پویا و زنده قرار دارید، به طوری که گاهی اوقات فقط دوست دارید در بالاترین نقطهی ساختمان Empire State بنشینید و به شهر و محیط اطرافتان خیره شوید. منهتن زنده و پر جنب و جوش است و دائما به اتفاقات داستان واکنش نشان میدهد. در کنار آن، گرافیک بصری، جزئیات چشم نواز و نورپردازی بسیار خوب این اثر، شما را مجذوب خودش کرده و اتمسفری بسیار جذاب را پدید میآورد.
لازم به ذکر است که این بازی از Photo Mode نیز برخوردار است که به شما اجازه میدهد تصاویر بسیار زیبایی را در شرایط مختلف خلق کرده و تنظیمات گستردهای را نیز در اختیارتان قرار میدهد تا آنها را هر طور که دوست دارید شخصی سازی و ثبت کنید.
از طرف دیگر همانطور که کمی بالاتر اشاره کردم، به دلیل قدرت پردازش بالای PCهای امروزی و همچنین قابلیتهایی که کارتهای گرافیک در اختیار سازندگان قرار میدهند، برخی از پتانسیلهای جدید ممکن شدهاند، اما این مسئله تقریبا همچون شمشیری دو لبه عمل میکند.
این بازی از قابلیتهایی همچون DLSS و Ray Tracing برخوردار است. Ray Tracing باعث میشود که محیط و دنیای این بازی زیباتر از همیشه به نظر برسد و DLSS نیز بسیار به عملکرد فنی و فریم دهی آن کمک میکند، اما متاسفانه پورت رایانه شخصی Marvel’s Spider-Man با وجود این تنظیمات، از برخی مشکلات بهینهسازی نیز رنج میبرد، البته باید در نظر داشت که این مشکلات تا روز عرضهی این اثر و زمانی که بنده در حال تجربهاش بودم حاضر بودند و ممکن است در آینده با یک بهروزرسانی برطرف شوند.
شخصا در طول تجربه بازی عموما با نرخ فریم 60 مواجه بودم اما گاهی اوقات با وجود رخ ندادن اتفاقاتی متعدد روی صفحه نمایش، همچنان شاهد افت فریم ناگهانی و بازگشت آن به 60 فریم بودم. همچنین، گاهی اوقات شاهد لرزش و پرشهای پیکسلها هستیم. علاوه بر تمامی این مشکلات بهینهسازی، کرشهای ناگهانی نیز از جمله مشکلات پورت PC این عنوان محسوب میشود.
به عنوان مثال، به دنبال استفاده از Photo Mode و در لحظهی خارج شدن از آن، ناگهان بازی به طور کامل کرش کرد، در حالی که بخش Photo Mode توان چندانی از سیستم نمیطلبد و کرش کردن در این بخش بسیار عجیب است. به طور کلی، مشکلات این چنینی میتوانند به تجربهی کلی پلیر آسیب وارد کنند و پلیر را به کلی از حس و حال بازی خارج کنند. امیدوارم که با آپدیتهای مختلف، این مشکلات برطرف شوند.
موسیقی و صداگذاریای که حس و حال کامیک بوکی دارند
موسیقی کار شده در این عنوان نیز به شدت بر اتمسفر آن منطبق است و حتی طبق اعمال شما تغییر میکند. همان سناریوی نشستن بالای برج Empire State را تصور کنید. در حال تماشای شهر هستید و یک موسیقی ملایم در پس زمینه در حال پخش است، حال کافی است اقدام به سقوط آزاد از بالای این ساختمان بکنید تا موسیقی به کلی تغییر کند، آرام شود و منتظر بماند تا شما اقدام بعدی خود یعنی تار تنیدن را انجام دهید.
به محض آن که تار پرتاب کنید موسیقی به صورت همزمان شروع شده و با عمل شما هم راستا میشود. توضیحش کمی سخت است اما اگر بازی را تجربه کرده باشید و یا در آینده تجربه کنید متوجه منظورم خواهید شد.
صداگذاری کاراکترها نیز بسیار عالی انجام شده است و به شدت به روایت داستان بازی و ارتباط برقرار کردن با آنها کمک کرده و کاراکترهایی باور پذیرتر را به نمایش میگذارد. در کنار آن، صداگذاری محیط نیز عالی است و به خوبی با تلاطم ظاهری منهتن ترکیب شده و آن را به تصویر میکشد. همانطور که بالاتر توضیح دادم، شهر نیویورک در این بازی به شدت پویا جلوه میکند و علاوه بر عوامل بصری، صداگذاری محیط بازی نیز نقشی گسترده و اساسی در راستای فضاسازی باورپذیر و پدید آوردن یک دنیای پویا دارد.
البته بازی از برخی باگها نیز رنج میبرد که یکی از عجیبترین آنها در بخش صداگذاری بود. در طول تجربهی اپیزود پایانی محتوای اضافهی The City That Never Sleeps، با گلیچی روبهرو شدم که بسیار برایم عجیب و تا حدودی نیز آزار دهنده بود. هنگام تجربهی مرحلهی پایانی این DLC، ناگهان صدای موسیقی به طور کامل قطع شد و صدای کاراکترهای بازی نیز همگی به یک صدای نازک تغییر کرد گویی که همگی گاز هلیوم تنفس کرده بودند و پس از مدتی نویزی نیز به پس زمینه اضافه شد که حسابی آزار دهنده بود.
در ابتدا این مسئله بسیار شوکهام کرد چرا که اتفاق بسیار نادر و عجیبی بود که تا به حال با چیزی مشابه آن روبهرو نشده بودم. ابتدا سعی کردم با ریاستارت کردن بازی، این مشکل را برطرف کنم اما متاسفانه موفق نشدم و آن طور که به نظر میرسد، این مشکل گلیچی در این بخش DLC است چرا که این اتفاق در اواخر این DLC و در بخش خاصی از باس فایت رخ میداد و حقیقتا تا حدودی خندهدار و در عین حال آزاردهنده بود. به طور کلی، موسیقی و صداگذاری بازی به بهترین شکل نقش مکمل را برای بخشهای دیگر این اثر ایفا میکند و تجربهای سینماتیک را پدید میآورد.
Marvel’s Spider-Man Remastered
بازی Marvel’s Spider-Man Remastered یکی از برترین تجربههای ابرقهرمانی را به پلتفرم PC میآورد و پتانسیل کامل خود را با بهرهگیری از قابلیتهایی همچون Ray Tracing به نمایش میگذارد؛ اما همچنان از مشکلاتی نسبتا جزئی ولی آزار دهنده رنج میبرد که جلوی تبدیل شدن آن به یک اثر بینقص را میگیرند. مشکلاتی همچون کرشهای ناگهانی، گلیچها و باگهای صوتی آزار دهنده در برخی بخشها و همچنین ضعف در ایجاد تنوع و عمق در مراحل فرعی، از مهمترین مشکلات این اثر به شمار میروند. با این حال، همچنان شاهد یک تجربهی جذاب، عمیق و سینماتیک از مرد عنکبوتی هستیم که تجربهاش بر هر طرفدار ژانر ابرقهرمانی واجب است.
نکات مثبت:
- گیمپلی روان و سیستم مبارزات عمیق و لذتبخش
- داستانی اورجینال که به ریشههای کامیک بوکی اسپایدرمن وفادار است
- درخت مهارتهای ساده اما تاثیرگذار
- داستانسرایی و شخصیتپردازی قوی
- تنوع مناسب گجتها، لباسها و قابلیتهای آنها
- انیمیشنهای متنوع و روان تاراندازی
- پورت مناسب کنترلها در نسخه PC
- گرافیک و جزئیات بصری فوقالعاده
- موسیقی و فضاسازی بینقص و صداگذاری مناسب
نکات منفی:
- وجود برخی مشکلات در بهینهسازی نسخه PC و کرشهای ناگهانی و بیدلیل
- وجود برخی باگها و گلیچهای آزاردهنده یا به اصطلاح Game Breaking
- مراحل و فعالیتهای فرعی یکنواخت و نه چندان عمیق
9
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر و روی PC تجربه و بررسی شده است